تنهایی

 (داستانی که جا ماند) دمدمای صبح، تو آسمون، لبه‌ی دیوار، شش تا کلاغ رو که می‌شمری، به هفتمی نمی‌رسه که همه پر می‌کشن،… نمی‌دونم یه … ادامه خواندن تنهایی